عبدالرحمن ابن عوف،پول پرست و تجملی و اشرافی است و باید کنارش زد،اما مصلحت نیست!علی اگر مهار شتر خلافت را به دست گیرد،آنرا بر راهش می برد[سخن عمر در وصیتش هنگام مرگ،راجع به کاندیداهای خلافت]از همه عالِم تر است،با تقوا تر است،بیشتر از همه به اسلام خدمت کرده است،بهتر از همه،قرآن را می فهمد...آری،اما مخالف زیاد دارد،اشراف تازه مسلمان از شمشیرش در جنگهای عصر پیغمبر کینه دارند،برای خلافت مصلحت نیست... بنی امیه در تمام طول حکومت شان جنایت کردند و از درون به اسلام ضربه ها زدند،اما قوی هستند.باید به آنها پست داد،خشونت مصلحت اسلام نیست!و هنوز هم همین"مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همهء جنبشها و کوششها می بینیم.می گوید:فلان کتاب پر از روایات مجعول است،افکار را خراب می کند،ضررش از هر کتاب ردیّه ای برای عقاید مردم این زمان بیشتر است...می گوئیم پس بفرمائید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند،جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!بله،ولی...خب...مصلحت نیست! می گوید:سینه زنی و قمه زنی و تیغ زنی و جریده کشی و نعش بندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست،لخت شدن مردها در انظار،آسیب زدن به بدن،شرعا جایز نیست.می گوئیم:پس اعلام بفرمائید تا نکنند،مخالفان اسلام و تشیع نبینند،شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند...می فرماید:بله،ولی...مصلحت نیست! اعتراف می کند که:این جور وعظ و تبلیغ،دیگر برای این زمان مؤثر نیست،در برابر هجوم تبلیغات غیر مذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسایل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوه های هنری و فنی و علمی جدید نمی تواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند،باید فیلم را،تلویزیون را،تئاتر را،رادیو را در خدمت بیان جدید مذهب آورد...خوشحال می شوی از این همه روشن بینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد می کنی که:اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دست مان برمی آید در این راه انجام دهیم.بلافاصله:بله،ولی هنوز زود است،فعلا مصلحت نیست!مصلحت نیست، مصلحت نیست، مصلحت نیست.آری،حقیقت نیست اما مصلحت است.حقیقت است،اما مصلحت نیست:این است شعار"تشیع مصلحت". ادامه دارد...